hoooooo bade 1sal omadam up ham nadaram a faze reza keshidam biron.... 1 havo zad knar albate begama dosesh daram giresh biaram male mane valikan dg donbalesh nmigardam o in harfa... konkor dadam niazmande doa shoma azizan
یه خبر.... 2 قسمت دیگه هم به داستان اضافه کردم که سرجمع با این 4 قسمت مونده...
خب بریم سراغ داسان
-:بله؟
امیرضا:سلام خانومی چطوری؟
-سلام عشقم . خوبم. تو چی؟
امیرضا:خوب. چیکا میکنی؟
-هیچی دلم واست تنگیده بود.تو گیکامیکنی ناقلا؟
امیرضا:دارم تمرین مکنم واسه اجرا داشتم ایول و میخوندم یاد اون رود افتادم رفتیم استدیو دلم واسه صدای فالشت تنگ شد
-هی... چه خوب بود
امیرضا:اومدم بازم میریم بداهه خونی ضبط میکنیم کلی میخندیم
-باشه.کی میای:)
امیرضا:کارامو بکنم دوشنبه دیگه تهرون و الی میکنیم
-هورا هوراsee u coming soon
امیرضا:بهلهی.... اومممممم دلم واست 1 ذره شده
-منم همین:( دیگه برو به کارات برس نفس اوممم ماچ ... شیطونی نکنیا ببینم با 2تا بچه داری میای
امیرضا:نه بابا مگه دیوونم خودافظ خانومی
خوشال شدم که امیرضا ب یادم بوده یادم افتاد فردا جمعس خوشالتر شدم و رفتم زنگیدم مینا
-سلام خوبی عزیزم
مینا:سلام. مرسی تو خوبی؟
-اره عالی امشب میاید بریم بیرون؟
مینا:بت خبر میدم باید با امیر هماهنگ کنم
-باشه سلام برسون ظدافظ
رفتم 2ساعتی راحت خوابیدم که با صدای زنگ تلفن خونه بیدار شدم
-بله؟
مینا:سلام خواب بودی؟
-ها؟نه بگو چی شد میاین؟
مینا:اره 8 میام دنبالت سینما و شام ببین مسعودم میاد بم اس یده
رفتم دم اتاق داداشم و در زدم
سلام داداشی جونم خوبی؟
مسعود:cd خام تموم شده
-وا cdنمخوام که.... مینا اینا 8 میان دنبالمون بریم بیرون . میای؟
مسود:نه کار دارم شما برید
-اوممم حیف شد
به مینا گفتم و بعد رفتم 3 ساعتی به یخچال نگریستم اخر با بیمیلی یه شیرینی خوردم و رفتم تو اتاق و ظنگیدم صبا
ص:سلوم چطوری؟
-سلام. مرسی تو خوبی چیکا میکنی؟
ص:هیچی امیر6 میاد بریم با بچه ها بیرون تو نمیای؟
-نه شما برید خوش بگذره
ص:از امیرضا خبر داری؟
-اره ظهر باش حرفیدم برو به کارات برس خدافظ
رفتم کامپیوتر و روشن کردم و عکسایی که تو شمال و مهمونی با امیرضا انداخته بودم و نگاه کردم و حسرت روزای رفترو خوندم یه عکس ناز که داشیم شکلک درمیوردیم و گذاشم رو desktop
ساعت 6 بود که امیر و صبا اومدن در خونمون و من رفتم پایین
امیر:سلام مهسا میلی بریم بیرون امیرضا گفته ببرمت
-نه شما برید من خواهرم اینا میان دنبالم بریم بیرون
ص:نگفتی بم
-حتما یادم رته برید خوش بگدره
امیر:مطمنی نمیای؟
-اره دیگه برید سلام هم برسونید دیرتون میشه خدافظ
رفتم تو اتاقم و دوباره بقض کردمخیلی به امیرضا وابسته شده بودم
شب رفتیم بیر.ن . منم موندم خونشون
جمعه هیچ خبری از امیرضا نشد تا گوشیم دنگ میخورد میپریدم روش ولی امیرضا نبود
شنبه 9-11 کنسرت بود و من تمام اون مدتداشتم اهنگاشو گوش میدادم
ساعت 1 بود که امیرضا زنگید بم
-سلام عزیزم خوبی؟
امیرضا:سلام خانومی من خوبم.تو خوبی؟ کجایی؟
-خونه . کنسرت خوب پیش رفت
امیرضا:اره جات خالی بود واقعا
-چرو دیرو بم نزنگیدی سکته زدم باو
امیرضا:ببخشید گلم داشتام کارارو میکردم حتی غذام نخوردم .... من فردا شب میام
-اخجون عاشقتم. پروازت کیه؟
امیرضا:1:30 دیگه فرودگاهم
-میاک دنبالت عزیزم
امیرضا:نه دیروقته نیا
-میام..برو دیگه خدافظ عزیزم بوس بوس
امیرضا:میبینمت ولی نیا
بعد خوابیدم و صبح و مدرسه و بعدازظهر و زنگیدم ارمین
ارمین:سلام مهسا خوبی؟
-سلام ممنون تو خوبی؟ امشب امیرضامیاد میری فرودگاه؟
ارمین:ارهماها میریم دنبالش
-پس بیزحت میتونی دنبال منم بیای؟
ارمین:باشه 11 میام دنبالت اماذه باش من مث امیرضا صبور نیسم تحمل ندارم گفته باشم
-باشه از 10.30 امادم تو فقظ بیا
ساعت 10 بود که پریدم ارایش کردم و موهامو اتو کشیدم یه مانتو ناط پ.شیدم از 10.45 منتظر ارمین بودم که 11.10 بود زنگید گف بیا پایین
-10 دقیقه تاخیر...
ارمین:خب حالا از کاه کوه نساز همش 10 مین دیر کردم
-باشه بزن بریم
تو راه مث چی تند میرفت نمیدونم چرا انقد بداخلاق بود اه اه
-ببین نمیخوام بمیرم اروم برو
ارمین:مشکلی داری پیاده شو
-تو روحت خب انقد گاز بده تا بترکی
11.50 فرودگاه امام خمینی بودیم موندم 40 دقیقه ای چجوری رسیدیم؟؟؟؟
و
و ساعت 12
و ساعت 1
ساعت 2
ولس هیچ خبری اط امیرضا نشد...
ادامه دارد
چهره شیرین: امیرضا
چهره جذاب:؟
rasti in hamon pirahano shalvar nis k amireza to clip remix divoone poshide?????
نوي
,
vay che khahar shoharaie vay che pedar shohariiiiiiii khodaaaaaa
inam k ax az shakare afarinesh clipe eshgham ummmmmmmmmm mach faghat vase rezam...
http://img4up.com/up2/15272670769790619953.jpg
http://img4up.com/up2/85529723687691967308.jpg
khob omadam horaaaaaaaaaaaaaaaaa
avalan: tavalode eshgham mobarak ummmmmm bosssssssss vasash ba koli ummmmm
khob sharmande daftaro ja ozashtam baz biayd mano bezaniddddddd
vali up mikonam....
babate comment o hemayat o hame chi mamnon vaghte azad ziad daram dg miam
وای من چون نبودم 1 مدت طولانی و الانم باز دیر میام و از همه داستانا عقب موندم و نخوندم و حتی حصله تایپ داستان خودمم ندارم معذرت میخوام جا داره از نادیا و پارمیس و پریا و مهرانا و نازی . همگی معذرت بخوام که داستاناتون و نخوندم و از بففیه به خاطر اپ نشدن داستان معذرت میخوام مرسی که حمایت میکنید و با کم کاری هام بازم می اید و منتظرید شرمندتونم به خدا ببخشید درسام سنگینه و نت ندارم و..... تابستون جبران میکنم به خدا این 2 قسمت انگار نفرین شده همش نمیشه تایپ کنم ببخشید
دوستون دارم نفس منید
ماچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ
خب دیگه این چه وضعشه واقعا همه زدن به تیپ و تاپ هم پارمیس رفت مهرانا و ارمینا هم رفتن من در جریان قهر نبودم و نمیدونم سر چی بوده؟ احتمالا ارمین....
ولی اینجوری نمیشه ما همه با هم دوستیم دلیلی برای دعوا و قهر نیست من میرم تا اینا اشتی کنن نمیام من و پارمیس رفتیم مهرانا و ارمینا اشتی کنید
2 قسم مونده و زیباترین قسمت ها ولی دیگه اپ نمیشه
از حمایت همگی ممنون مرسی که تو این مدت اومدین نظر دادین و وقت گذاشتین ممنون
وب بسته نمیشه منم میام وب شماها ولی اپ نمیشه سر بزنید نظر بزارید ممنون میشم
پس تا اطلاع ثانوی خداحافظ همگی
خب اومدم ولی شرمنده دفتر داستان و خونه جا گذاشتم نزن نزن ببخشید ۲ قسمت فقط مونده جبران میکنما
راستیی میدونستین ن عاشق موزیک شوره عشق که رو وبلاگمم هس هستم عاشقشم خاطرات زیادی دارم
امیرضا جونم دوست دارمممممممممممم یه عولمهههههههه
بوسسسسسسسسسسسسسسسسس
داستان های این وبلاگ حقیقت ندارد و برگرفته از تخیلات منه ولی اگه داستان رو بخونید تا اخرش دنبال میکنید 
